انعکاس آیینه شماره 557
صف اولیها و صف آخریها «همه باید پاسخگو باشند»
در سال 96 پیش از برگزاری نماز عیدفطر در مصلای تهران به امامت مقام رهبری میثم مطیعی اشعاری را قرائت نمود و به صف اولیها اشاراتی داشت و گفت:
ای نشسته در صف اول نکنی خود را گم/ پی اقدام تو هستند هنوز این مردم...
سیلی از کوخنشین، کاخنشین خواهد خورد/ و زمین خوار سرانجام زمین خواهد خورد...
باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت/ جسم «برجام» چو روحش به فنا رفت که رفت...
هرچه میشد برد از کیسه ما برد که برد/ بُرد-بُرد این بُوَد آری، همه را برد که برد...
و امسال نیز اشعاری را خواند و از جمله گفت:
ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست/ آن سوی «نرده» ببین لذت دیدار آنجاست
نکند «نرده» میان تو و مردم باشد/ دردِ دلها پسِ این فاصلهها گُم باشد...
گفته بودند که امضای فلان تضمین است/ نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش/ جسدی مانده ز «برجام» و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند/ اُدکلنهای اروپایی اگر بگذارند
سن میثم مطیعی اقتضا میکند که پس از رسیدن به سن قانونی در سال 88 و 92 و 96 در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نموده و به کاندیدای مورد تأیید خود رأی داده و احیاناً در ستاد انتخاباتی آنها فعالیت داشته بنابراین مناسب است از گردانندگان ستادهای انتخاباتی و یاران کاندیداهای مورد نظر بپرسد نظرشان درباره اتفاقاتی که به مواردی از آنها در این مقاله اشاره میگردد چیست؟ چه دلیل و مدرک گفتاری و نوشتاری میتوانند ارائه بدهند که چه واکنشهایی در این زمینهها داشتهاند؟
آنگاه که نقل گردید در خواب به بعضی گفته شده است به احمدینژاد رأی بدهند، اطاعت از او را اطاعت از خدا میدانستند، او را معجزه قرن مینامیدند، نامه وی به رئیسجمهور امریکا را همانند نامه حضرت رسول اکرم اسلام(ص) به خسرو پرویز میشمردند، پیشنهاد شد متن نامه را در کتابهای درسی چاپ کنند، احمدینژاد دولت خود را منتسب به امام زمان(عج) میکرد، نمایندگان مجلس را به سخره میگرفت، مجلس را در رأس امور نمیدانست، مجرمی چون سعید مرتضوی را حمایت میکرد و او را به ریاست یکی از سازمانهای مهم کشور منصوب کرد، در مجلس شورای اسلامی برخلاف قانون اساسی صدای ضبط شده غیرقانونی فردی را پخش کرد، تحریمهای کمرشکن علیه کشور را کاغذ پاره مینامید، چندین وزیر دولتش را با وضع زنندهای برکنار کرد، در مواقعی با ادبیات سخیف و چارواداری سخن میگفت، در جلسات رسمی کلمات و عبارات زشت و زننده به کار میبرد، بزرگانی چون مرحوم آیتا... اکبر هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری را تحقیر میکرد و به نخستوزیر دوران دفاع مقدس مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد اهانت نمود، در 8سال دوران ریاستجمهوری خود بخش اعظمی از درآمد نفتی حدود 750 میلیارد دلاری کشور را در مسیر اصلی هزینه نکرد، در سفرهای استانی به اجرای قانون پایبند نبود و... آیا میثم مطیعی در آن دوران نوحه و شعر و دکلمهای در انتقاد از آن موارد را خوانده است؟ بهتر است از سیاستمداران و فعالان سیاسی مورد اعتماد خود بپرسد نظرشان درباره قتلهای زنجیرهای، جنایت کوی دانشگاه، جنایت کهریزک، مرگ زهرا کاظمی و ستار بهشتی و هاله سحابی و... و نشان دادن متهمان از تلویزیون که هنوز جرمشان در دادگاه صالحهای ثابت نشده بود و پرونده سعید امامی و سعید مرتضوی و سعید طوسی و وامهای میلیاردی که با ضمانت این یا آن پرداخت شده و مسترد نگردیده و... چیست؟ بدون شک نه تنها اُدکلنهای اروپایی بلکه عطر و اُدکلنهای کشورهای شرقی و غربی که هریک در پی درآمد و استفاده بیشتر و تجارت سودآورتری با این کشور هستند نمیتواند بوی تعفن آنها را از بین ببرد. راقم این سطور قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در حظیره پایگاه مبارزان یزدی از تریبون آن مسجد با حضور شهید محراب آیتا... شیخ محمد صدوقی و علاقهمندان به نهضت و یاران امامخمینی(ره) میگفت: ای مردم انقلابی، نمازگزاران حاضر در جلسه، جوانان، دوستان و سروران مکرم آگاه باشید یکی از مقامات اداری این استان که خود و یا بعضی از کارمندانش اکنون صدا را از این بلندگو میشنوند بدانند در یکی از معاملات معادل حقوق پانصد ماه یعنی بیش از چهل سال دوران معلمی حقیر رشوه دریافت نموده است اما اکنون در برابر این اختلاسها، فسادهای اقتصادی و ارتشاء و دزدیهای واقعاً نجومی موجود چه باید گفت؟ ای کاش میثم مطیعیها در اینگونه مراسم از حزب و دسته و گروهی خاص حمایت نمیکردند تمام صفنشینان را مورد خطاب قرار میدادند و به عنوان نمونه عین سخنان مقام رهبری پیرامون شاخصههای حکومت امیرمومنان حضرت علی(ع) درباره عدالت، انصاف، برابر قرار دادن همهی آحاد مردم که از خصوصیات حکومت آن حضرت میباشد خطاب به مردم را بازخوانی میکردند به یقین این روش به صلاح و مصلحت جامعه و به صواب نزدیکتر بود و رضایت پروردگار متعال را در پی داشت.
«تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه بهعنوان انسان مؤمن به اسلام، چه بهعنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه بهعنوان انسان بیاعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیبنابیطالب جمع است؛... در امیرالمؤمنین سه جور صفات هست: یکی آن صفات معنوی الهی است که با هیچ میزانی برای ماها اصلاً قابل سنجش نیست؛ ایمان، آن ایمانِ متعالی عمیق؛... یک دسته دیگر، صفات برجستهی انسانی او است؛... دستهی سوّم از خصوصیات امیرالمؤمنین، خصوصیات حکومتی است که نتیجهی همان مسئلهی امامت است؛ امامت یعنی اینجور حکومتکردن. البتّه شدّت و ضعف دارد که آن حدّ اعلایش در شخصیتی مثل امیرالمؤمنین هست. خصوصیات حکومتی مثل چه؟ مثل «عدالت»، مثل «انصاف»، مثل «برابر قراردادن همهی آحاد مردم»، حتّی آنکسانی که در جامعهی شما زندگی میکنند، امّا در دین شما نیستند. امیرالمؤمنین وقتی شنید بسربنارطاة رفت وارد شهر شد و وارد [حریم] خانوادهها شد، یک خطبهی دردناکی دارد: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لِیدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَی المُعاهَدَةِ فَینتَزِعُ حِجلَها؛ شنیدم که این نیروهای ظالم و ستمگر و گستاخ وارد خانهی زنهای مسلمان و زنهای غیر مسلمان -مُعاهَد یعنی همان یهود و نصارایی که در جامعهی اسلامی زندگی میکردند- میشدند و لباسهای اینها را، حِجِل اینها را، دستبندهای اینها را، پابندهای اینها را میکشیدند و میبردند و غارت میکردند؛ بعد میفرماید که اگر انسان از غصّهی یکچنین چیزی بمیرد و جان بدهد، او را ملامت نباید کرد. ببینید شخصیت این است، ترحّمش به مردم، دلسوزیاش نسبت به مردم، آن هم همهی مردم؛ خب در جامعهی اسلامی، یهودی و نصرانی و غیر اینها زندگی میکنند که اینها مُعاهَدند. خب از خصوصیات حکومتی او این است: «عدل»، «انصاف»، «برابری».»(1)
قلمی که حکومتی را با زمامداری امیرالمومنین قیاس کند قطعاً میشکند و زبانی که در توصیف حاکمیتی با حکومت آن بزرگوار به مقایسه بنشیند مسلماً بریده است. گرچه مردم انتظار ندارند زندگی دولتمردان و مسئولان نظام همانند اضعف مردم باشد اما میخواهند هر مقام و مدیری که ادعای مدیریت در نظام جمهوری اسلامی را دارد و بر صندلی ریاست در این کشور تکیه زده است از اشرافیگری و تجملگرایی پرهیز و در زندگی سادهزیستی پیشه کند، در ساختمانهای مجلل زندگی نکند، از اسراف و تبذیر دوری نماید در یک ماه رمضان بر سفرههای افطاری با غذاهای متنوع و رنگارنگ ننشسته باشد، مشکلات مردم را درک کند، آسیبهای اجتماعی را بشناسد و در برابر زندگی میلیونها فقیر و زنان سرپرست خانوار و کودکان کار و حاشینهنشینان و فروشندگان کلیه و فروشندگان کودک و در نهایت مشکلات اقتصادی مردم احساس مسئولیت کند و بداند امام معصوم مظهر عدالت حضرت علی(ع) در برابر زنی که همسرش را در یکی از جنگها از دست داده است چه میگوید بهویژه که به جای اشعار تفرقهافکنانه و حمایت از یک گروه و دسته خاص نقل این داستان توسط مداح جوان و خوش بیانی چون میثم مطیعی خطاب به تمام مسئولان و به صفنشستگان ردیف اول تا آخر باشد و از طعنهزدن به بخشی از مسئولان خودداری نماید و در این صورت است که انصاف را رعایت کرده و به وظیفه خود عمل نموده است. آن هم نقل داستان مولای متقیان و زنی که همسرش را در یکی از جنگها از دست داده بود برای تمام مسئولان ادارات و نهادها و سازمانهای لشکری و کشوری و شاغل در قوای مختلف در هر مرتبه و مقام و نشسته در هر صف و از هر حزب و دسته و انجمن اعم از چپ و راست، اصلاحطلب، اصولگرا و... آموزنده است بویژه آگاهی از این امر که امام معصوم(ع) چهره خویش را به آتش تنور که در حال زبانه کشیدن بود نزدیک کرد و فرمود: «ای پسر ابیطالب حرارت آتش را بچش این است کیفر آن کس که در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی میکند...»(2)
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1-سایت آیتا... خامنهای، در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عیدغدیر، 30/6/95
2-داستان راستان، جلد اول، اثر استاد شهید آیتا... مرتضی مطهری به نقل از بحارالانوار جلد 7 باب 103 صفحه 597.